رفتار حضرت حسین(ع) نسبت به خانواده و فرزندان در لحظه وداع

به گزارش دنیای ویدئو، امام (ع) در واپسین لحظه های زندگی خویش شرایط ناگواری خانواده و فرزندان غصه یتیمی و از دست دادن نزدیک ترین عزیزان از یک طرف، طی جهت کربلا تا شام و از شام به مدینه، همراهی دشمنان سنگدل، از طرف دیگر را مجسم کرد.

رفتار حضرت حسین(ع) نسبت به خانواده و فرزندان در لحظه وداع

به گزارش خبرنگاران و به نقل از کرببلا؛ در این مقاله رفتار حضرت به خانواده و فرزندانُ و... می ردازد و آن را توضیح می دهد. در چنین شرایطی امام (ع) شیوه دعوت به صبر و برد باری و توجه دادن به نصرت الهی را برگزید تا با دم حسینی خود روح خسته آنان را توان دوباره ببخشد و عزمشان برای دست یابی به همه اهداف، تقویت نمایند. در مقاتل آمده است:

هنگامی که امام (ع) همه یارانش را دید که شهید شده اند، برای وداع به خیمه ها آمد و ندا داد: ای سکینه، ای فاطمه، ای زینب، ای ام کلثوم، درود و سلام من بر شما باد. سکینه صدا زد: ای پدر آیا تن به مرگ داده ای؟

فرمود: کسی که یاور ندارد، چگونه تن به مرگ ندهد.

طبق نقل دیگر فرمود: ای نور چشم من کسی که یاوری ندارد، چگونه تسلیم مرگ نشود؟! فرزندم رحمت و نصرت خداوند در جهان و آخرت به همراه شما است، پس بر قضای الهی، صبر پیشه کن و زبان به شکوه مگشای؛ زیرا جهان از بین رفتنی و آخرت ماندگار است.

طبق نقل سوم آن حضرت به فرزندان و خواهران چنین توصیه نمود: خودتان را برای گرفتاری آماده کنید و بدانید خداوند نگهدار و یاور شما است و شما را از شر دشمنان نجات می بخشد و عاقبت امرتان را به خیر خواهد کرد، دشمنانتان را با انواع بلاها عذاب خواهد کرد و به شما در برابر این گرفتاری، انواع نعمت و کرامت عطا خواهد کرد. پس زبان به شکوه مگشایید و سخنی مگویید که از منزلت و ارزش شما بکاهد.

سفارش به فرزندان یتیم و بازماندگان

بی شک از تلخ ترین لحظات برای فرزندان خردسال، لحظه از دست دادن پدر و مادر است. چنین شرایطی بر فرزندان بسیار ناگوار و طاقت فرسا می نماید. در چنین شرایطی آنان احتیاجمند توجه و عاطفه اند، احتیاجمند محبت و تسلی خاطرند.

فرزندان و بازماندگان کاروان کربلا هم، نظاره گر دل خراش ترین صحنه ها بوده اند. لذا به توجهی عمیق احتیاج داشتند. ازاین رو امام حسین (ع) با همه گرفتاری هایی که داشت، شرایط روحی و روانی فرزندان را پس از شهادت خود پیش بینی کرد و در واپسین لحظات تنها فرزند بازمانده از وخود؛ زین العابدین (ع) را به توجه و مراقبت و درک شرایط روحی آن ها سفارش کرد و آن چنان شرایط روانی و روحی آن ها را ترسیم کرد و مشاوره های لازم تربیتی را به ایشان ارائه نمود که شخصی آشنا به مسائل روانشناسی و تربیتی را به شگفتی وا می دارد. امام (ع) فرمود: ... یا ولدیانت اطیب ذریتی و افضل عترتی و نت خلیفتی علی هولاء العیال و الاطفال فانهم غرباء مخذولون قد شملتهم الذله و الیتم و شماته الاعداء و نوائب الزمان، سکتهم اذا صرخوا و آنسهم اذا استوحشوا و سل خواطرهم بلین السلام فانهم مابقی من رجالهم من یستاءنسون به غیرک و لااحد عندهم یشکون الیه حزنهم سواک دعهم یشموک و تشمهم و یبکواعلیک و تبکی علیهم.

فرزندم تو پاکیزه ترین ذریه و با فضیلت ترین خاندان من هستی، بعد از من تو سرپرست بچه ها و اهل بیت هستی، آنان غریب هستند.

خواری و یتیمی و شماتت دشمنان و مصیبت های زمان آن ها را در برگرفته است. هرگاه ناله و گریه شان بلند شد، آرامشان گردان، در هنگام ترس همراهشان باش، با سخنان نرم، تسلی خاطرشان بده. از مردان آن ها، جز تو کسی که مایه انس و آرامششان باشد، زنده نمانده است و جز تو کسی را که شنوای شکوه ها و درد دل هایشان باشد، ندارند...

از جلوه های تربیتی حادثه عاشورا، صحنه آزادی و انتخاب راه بود. امام حسین (ع) بااینکه در کربلا به شدت احتیاجمند داشتن یاور بودند، باکمال صداقت و راستی، فرزندان و دیگر یاوران خود را در ادامه راستا آزاد می گذارند و بااینکه بر فرزندان خود، حق عظیم دارد؛ اماهیچگاه راه مبارزه و همراهی خود را بر آنان تحمیل نمی نماید.

پاسخگویی به پرسش های فرزندان

فرزندان وقتی دوران نوزادی و کودکی را پشت سر می گذارند، براثر ارتباط بیشتر با اشیای پیرامون و برخورد با موقعیت های جدید، سؤالاتی در ذهنشان به وجود می آید. در مقطعی از سن، چنان پدر و مادر را سؤال باران می نمایند که آن ها را به ستوه می آورند.

بچه ها هرچه رشد عقلانی بیشتری می یابند، سؤالات جدی تری خواهند داشت؛ به ویژه در دوره نوجوانی و شروع جوانی، شرایط جدید، تغییر و تحولات، تصمیمات عظیم در زندگی والدین، سؤالات بیشتری را در ذهن آنان ایجاد می نماید، در چنین شرایطی بر پدر و مادر بصیر و مطلع است که زمینه پرسشگری را برای فرزندانشان فراهم نمایند و پای صحبت های آنان بنشینند و با صبر و حوصله به پرسش های آنان پاسخ مناسب دهند و ابهامات را مرتفع سازند. حادثه کربلا که موقعیت جدیدی در زندگی امام حسین (ع) محسوب می شد، پرسش هایی را در ذهن فرزندان و دیگر همراهان حضرت ایجاد کرد و ذهن کنجکاو آنان را به پرسشگری وا داشت. حسین بن علی (ع) با درک موقعیت آن ها، به سؤالاتشان پاسخ های مناسب و درخور شأنشان می داد. به دو نمونه از پاسخگویی حضرت اشاره می کنیم:

1. هنگامی که حضرت به همراه اصحابش، هنگام ظهر در ثعلبیه فرود آمد، خواب کوتاهی بر آن حضرت مستولی شد. پس از اندکی حضرت با چشم گریان از خواب بیدار شد. فرزندش علی که متوجه این صحنه بود، پرسید: ای پدر! چرا گریه می کنی؟ خداوند چشم تو رانگریاند.

حضرت فرمود: فرزندم این لحظه، وقتی است که رؤیا در آن دروغ نیست. من در خواب سواره ای را دیدم که کنارم ایستاد و گفت:

ای حسین! شما به سرعت حرکت می کنید و مرگ به سرعت شما را به بهشت می رساند و مطلعی یافتم که مرگ ما فرارسیده است.

علی پرسید: ای پدر! آیا ما بر حق نیستیم؟

فرمود: فرزندم به خداوندی که همه بندگان به سوی او برمی گردند، ما بر حق هستیم. علی عرض کرد: در این صورت ترسی از مرگ نداریم.

امام فرمود: خداوند بهترین پاداش پدر به فرزند را به تو عطا فرماید.

2. بعد از آنکه حضرت، در شب عاشورا، حوادث روز عاشورا و شهادت یاران را ترسیم کرد، قاسم بن حسن (ع) درباره شهادت خود پرسید. امام (ع) به او مهربانی کرد و پرسید:

فرزندم مرگ نزد تو چگونه است؟

پاسخ داد: عمو جان مرگ نزد من از عسل شیرین تر است.

حضرت بعد از آنکه ظرفیت و توان درک قاسم را نمایان ساخت و پاسخ زیبای او را شنید، فرمود: عمویت به فدایت شود! به خدا قسم! تو از کسانی هستی که بعد از آزمایش عظیم به همراه من شهید می شوند.

نقش آزادی و انتخاب در تربیت فرزندان

خداوند انسان را آزاد آفرید و قدرت اراده و انتخاب به او بخشید تا در پرتو آن از میان راه های مختلف راستا صحیح را برگزیند.

آنچه انسان در پرتو شناخت و بدون اکراه و اجبار برگزید، در راه تحقق و دستیابی به آن تا پای جان می ایستد. عنصر آزادی به جا و انتخاب درست در تربیت، عنصری گران بها و کارآمد است، در تربیت فرزندان، اجبار ثمری نمی بخشد، والدین و مربیان باید چنان زمینه را آماده نمایند که فرزندان خود، راه صحیح را برگزینند تا بر آنچه به حق برگزیده اند، پایبند و راسخ باشند. از جلوه های تربیتی حادثه عاشورا، صحنه آزادی و انتخاب راه بود. امام حسین (ع) بااینکه در کربلا به شدت احتیاجمند داشتن یاور بودند، باکمال صداقت و راستی، فرزندان و دیگر یاوران خود را در ادامه راستا آزاد می گذارند و بااینکه بر فرزندان خود، حق عظیم دارد؛ اماهیچگاه راه مبارزه و همراهی خود را بر آنان تحمیل نمی نماید. ازاین روست که می بینیم آنان نیز که مطلعانه همراهی پدر و امام خویش را برگزیدند در راهش تا آخرین نفس ایستاده و جان خویش را فدای راهش کرده اند. ابی حمزه ثمالی از علی بن الحسین (ع) نقل می نماید که در شب عاشورا پدرم اهل و فرزندان خود و اصحاب را جمع نمودند و خطاب به آنان فرمود: ای اهل و فرزندان و ای شیعیان من، از فرصت شب بهره ببرید و جان های خود را نجات دهید... شما در بیعتی که با من بسته اید آزاد هستید... .

نیز آن حضرت هنگامی که عبدالله فرزند مسلم نزد ایشان آمد و اجازه میدان طلبید فرمود: شما در بیعت با من آزاد هستی، شهادت پدرت کافی است. تو دست مادرت را بگیر و از این معرکه خارج شو. عبدالله عرض کرد: به خدا سوگند من از کسانی نیستم که جهان را بر آخرت مقدم دارم.

منبع: جام جم آنلاین
انتشار: 18 بهمن 1399 بروزرسانی: 18 بهمن 1399 گردآورنده: justclip.ir شناسه مطلب: 254

به "رفتار حضرت حسین(ع) نسبت به خانواده و فرزندان در لحظه وداع" امتیاز دهید

امتیاز دهید:

دیدگاه های مرتبط با "رفتار حضرت حسین(ع) نسبت به خانواده و فرزندان در لحظه وداع"

* نظرتان را در مورد این مقاله با ما درمیان بگذارید